بازده حقوق سهامداران یا ROE یک معیار اندازهگیری عملکرد مالی است که از تقسیم درآمد خالص بر حقوق صاحبان سهم به دست میآید. ازآنجاکه حقوق صاحبان سهام برابر با داراییهای شرکت منهای بدهیهای شرکت است، لذا ROE میتواند بهعنوان بازده داراییهای خالص در نظر گرفته شود. ROE نتیجه نهایی چندین متغییر مهم است.این متغییرها معمولا به وسیله تجزیه و تحلیل سیستم دوپانت مورد تحلیل قرار میگیرد چراکه که از شرکت دوپانت نشأت گرفته است. ایده سیستم دوپانت تجزیه ROE به اجزای مهم آن به منظور شناخت اثرات مختلف آنها بر ROE ونیز کمک به تحلیلگران در پیش بینی روند آینده ROE میباشد.
ROE بهصورت درصد بیان میشود و میتواند برای هر شرکت محاسبه شود البته درصورتیکه خالص درآمد و حقوق سهامدار اعداد مثبتی باشند. خالص درآمد قبل از پرداخت سود تقسیمی به سهامداران عادی و پس از پرداخت سود به سهامداران ممتاز و بهره وامدهندگان محاسبه میشود.
بالا یا پایین بودن نسبت ROE میتواند در صنعتها و بخشهای مختلف متفاوت باشد. زمانی که دو شرکت مشابه توسط این نسبت مقایسه میشوند، مقادیر معنادارتر خواهند بود. حتی در یک گروه و صنعت یکسان مقایسه نسبت ROE بین دو شرکت که یکی سود تقسیمی بیشتری دارد میتواند گمراهکننده باشد. به بیانی دیگر ROE نشان میدهد مدیریت شرکت با چه سرعت و نرخی در حال افزایش یا کاهش ارزش شرکت است.
فرمول محاسبه نسبت ROE در تحلیل بنیادی:
ارزش سهام در اختیار سهامداران/درآمد خالص سالانه = بازده دارایی
اغلب تحلیل گران و سرمایه گذاران حرفهای بازار حداقل ROE را که مطلوب میدانند ۱۵ درصد است.
درآمد خالص پس از یک سال مالی کامل و یا پس از گذشت دوازده ماه تمام در بیانیه درآمد مشخص میشود، مجموع فعالیتهای مالی در طول دوره موردمحاسبه می شود. حقوق صاحبان سهام از طریق ترازنامه مشخص میشود، یک ترازنامه در حال اجرای شرکت، تمام تغییرات در داراییها و بدهیها را مشخص میکند. بهترین روش برای محاسبه بازده حقوق در نظر گرفتن میانگین دارایی در طول دو دوره مشخص مالی در ترازنامه است.ROE میتواند یک معیار مقایسهای خوب بین دو شرکت باشد بااینحال اگر مقادیر ترازنامه شرکتها بسیار متفاوت باشد میتوان ROE را با میانگین بلندمدت شاخص بازار مقایسه کرد.
میانگین حقوق سهامدار با اضافه کردن حقوق در ابتدا و انتها دوره و سپس تقسیم این مقدار بر دو به دست میآید. سرمایهگذاران میتوانند از ترازنامههای سهماهه برای محاسبه دقیقتر میانگین دارایی استفاده کنند.
یک شرکت با درآمد سالانه ۱,۸۰۰,۰۰۰ را تصور کنید بهطوریکه میانگین درآمد صاحبان سهام ۱۲,۰۰۰,۰۰۰ است. در این صورت ROE شرکت برابر با ۱۵% خواهد بود.
ROE=1,800,000/12,000,000=15%

ROE چگونه میتواند مشکلات را شناسایی کند
منطقی است که این سؤال برای شما پیش بیاید که چرا ROE برابر یا کمی بالاتر از میانگین بهتر از ROA است که دو برابر یا حتی سه برابر میانگین صنعت است. آیا سهام با ROE بالاتر باارزشتر نیست؟ گاهی اوقات ROE بالا بسیار خوب است، و به این معنی است که خالص درآمد به نسبت داراییها بسیار بالاتر است چراکه عملکرد شرکت بسیار قوی بوده است. بااینحال برخی اوقات ROE بالا نسبت به دارایی کمتر نشاندهنده یک سیگنال خطر و ریسک است.
سود ناپیوسته
فرض کنید شرکت الف چندین سال بدون سود بوده است. ضرر و زیان شرکت در ترازنامه در بخش داراییها بهعنوان دارایی و یا سرمایه از دست رفته شرکت عنوانشده است. زیان یک مقدار منفی است و حقوق صاحبان سهم را کاهش میدهد. فرض کنید الف در سال گذشته بیشترین سود را داشته است و مجدداً به چرخه سودآوری بازگشته است. معیار سنجش ROE در این صورت میتواند بسیار گمراهکننده باشد چراکه شرکت سود را بهطور پیوسته کسب نکرده است.
در این مورد ROE بسیار بالا مفید است چراکه به سرمایهگذاران هشدار میدهد شرکت الف بهطور مستمر سوددهی نداشته است. سرمایهگذاری در شرکتی به مشابه شرکت الف بسیار پرخطرتر از شرکتهایی است که دارای روند صعودی و پایدار ROE ولی با مقدار پایین هستند.
بدهی بیشازحد
اگر یک شرکت بیشازحد وام گرفته باشد، میتواند بازده حقوق سهام را افزایش دهد چراکه حقوق صاحبان سهام برابر دارایی منهای بدهی است. هرچه بدهی قرضی شرکت بیشتر باشد، حقوق کمتر افت میکنند. یک سناریو معمولی که میتواند این شرایط را ایجاد کند زمانی است که شرکت مبلغی زیادی برای بهمنظور خرید سهام خود قرض میکند. این میتواند درآمد به ازای سهام EPS را افزایش دهد اما در نرخ رشد کلی و عملکرد سازمان تأثیری ایجاد نمیکند.
ROE منفی
اگر یک شرکت خالص درآمدی منفی داشته باشد آنگاه ROE یا همان بازده حقوق محاسبه نمیشود. بااینحال اگر شرکت دارایی منفی به دلیل ضرر دورههای گذشته و یا قرض گرفتن بیشازحد داشته باشد، ROE میتواند منفی شود چراکه با یک عدد منفی محاسبه خواهد شد.
اگر ROE منفی باشد، شایعترین دلیل میتواند قرض گرفتن بیشازحد و یا سود ناپیوسته شرکت باشد. بااینوجود برای شرکتهایی که سودآور هستند و از قرض برای بازخرید سهام خود استفاده میکنند، وجود دارد.
در تمام موارد، سطوح منفی یا بیشازحد بالای ROE باید موردتوجه قرار گیرد. در موارد نادر ROE منفی میتواند به دلیل جریان نقدی جهت بازخرید سهام یا عملکرد بسیار خوب مدیریت باشد، اما این مورد بسیار بهندرت رخ میدهد. درهرصورت یک شرکت با ROE منفی قابلیت مقایسه با سایر شرکتهای دارای ROE مثبت را ندارد.
تفاوت بین ROE و بازدۀ سرمایۀ سرمایه گذاری شده
در حالیکه بازدۀ حقوق صاحبان سهام بستگی به سود یک شرکت دارد، می تواند مربوط به سهم صاحبان سهام، بازدۀ سرمایۀ سرمایه گذاری شده (ROIC) شود که محاسبات را چند مرحله جلوتر می برد. هدف ROIC محاسبۀ میزان سرمایه بعد از سود سهام است که یک شرکت بر اساس منابع موجود سرمایه، شامل سهم سهامداران، و بدهی ها بدست می آورد. ROE بستگی به این امر دارد که یک شرکت تا چه اندازه از سهم سهامداران استفاده می کند، در حالیکه ROIC برای تعیین این موضوع است که یک شرکت چگونه از تمامی سرمایۀ موجود برای کسب درآمد استفاده می کند.
محدودیت های استفاده از بازدۀ حقوق صاحبان سهام- ROE
بازدۀ حقوق صاحبان سهام بالا ممکن است همیشه مثبت نباشد. ی بسیار بزرگ نشان دهندۀ موارد مختلفی مانند سودهای ناپایدار، و یا بدهی های بیش از حد می باشد. به همین صورت، ی منفی می تواند بعلت این باشد که یک شرکت دارای زیان خالص و یا سهم منفی سهامداران است که نمی تواند برای ارزیابی شرکت بکار رود و یا برای مقایسه با دیگر شرکت ها با ROE (بازده حقوق)مثبت استفاده شود.
جمعبندی
بازده حقوق صاحبان سهام یک نسبت حاصل از خالص درآمد (سود) به حقوق صاحبان سهام یا دارایی (دارایی منهای بدهی) است. ROE بهعنوان معیار ارزیابی عملکرد مدیریت شرکت در خصوص داراییها میتواند مورداستفاده قرار گیرد. نرخ رشد پایدار و نرخ رشد سود تقسیمی سهام میتواند با استفاده از نسبت ROE محاسبه و برآورد شود البته با این شرط که نرخ ROE برابر یا بالاتر از میانگین صنعت باشد. ROE میتواند در مقایسه سهام مفید باشد اما سرمایهگذاران باید به تنوعبخش بندی سهام و استراتژی های مختلف سود تقسیمی توجه داشته باشند.