در واقع کرادفاندینگ از دو لغت کراود (Crowd) به معنای “انبوه مردم” و فاندینگ (Funding) به معنای “تامین سرمایه” تشکیل شده است. شاید بتوان کراد فاندینگ را به صورت “تامین سرمایه از طریق گروهی از افراد” یا “تامین سرمایه ی مردمی” ترجمه کرد.
کرادفاندینگ از کجا شروع شد؟
کرادفاندینگ یا تامین مالی جمعی یکی از روندهای محبوب روز دنیا است که با ظهور پلتفرمهایی نظیر کیکاستارتر و زوپا در اواسط سال ۲۰۰۰ رشد چشمگیری داشت.
با این حال، تاریخچۀ این موضوع احتمالا به سال ۱۷۰۰ برمیگردد. زمانی که جاناتان سوییفت صندوق وام ایرلندی را برای ارائه یارانه به خانوادههای کم درآمد ایرلند تاسیس کرد. این نخستین فرم ثبت شده یارانه نقدی بود که برای ارائه خدمات مالی به افرادی که درآمد کم داشته و دسترسی به خدمات بانکداری سنتی نداشتند، ایجاد شد. اما قدیمیترین پروژۀ انجام شده در این حوزه در مقیاس وسیعتر به سال ۱۸۸۵ جهت ساخت مجسمه آزادی باز میگردد.
در این ﺳﺎل کمیتۀ ﺳﺎﺧﺖ مجسمه آزادی اﻋﻼم کرد بودجه ﺳﺎﺧﺖ مجسمه آزادی ﺑﻪ اﺗﻤﺎم رﺳﯿﺪه اﺳﺖ. در آن زمان دولت تمایلی به صرف بودجۀ بیشتر برای این پروژه نداشت. به همین خاطر ﺟﻮزف ﭘﻮﻟﯿﺘﺰر، سردبیر مشهور روزﻧﺎﻣۀ ﻧﯿﻮﯾﻮرک از ﻣﺮدم آمریکا ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮای اهدای کمکهای ﻣﺎﻟﯽ جهت اداﻣﻪ ﺳﺎﺧﺖ ﻣﺠﺴﻤﻪ آزادی ﺑﻪ ﭘﺎی کیوسکهای اﯾﻦ روزﻧﺎﻣﻪ ﺑﺮوﻧﺪ.
ﭘﻮﻟﯿﺘﺰر ﺑﯿﺶ از ۱۰۰،۰۰۰ دﻻر در ﻋﺮض پنج ﻣﺎه ﺗﻮﺳﻂ ﺑﯿﺶ از ۱۶۰،۰۰۰ ﻧﻔﺮ، کمکهای ﻣﺮدﻣﯽ درﯾﺎﻓﺖ ﻧﻤﻮد که حجم قابل توجه آن دارای ارزش ۱ ﯾﺎ کمتر از ۱ دﻻر ﺑﻮدﻧﺪ. اﯾﻦ پروژه از ﻗﺪﯾﻤﯽﺗﺮﯾﻦ ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﺮدﻣﯽ ﺛﺒﺖ ﺷﺪه در ﺗﺎرﯾﺦ اﺳﺖ.
سیاست همه یا هیچ
یکی از اصطلاحاتی که در حوزه تامین مالی جمعی(کرادفاندینگ) ممکن است زیاد به گوش شما بخورد، سیاست «همه یا هیچ» است. طبق این سیاست، درصورتی که طرحی بتواند سرمایه مورد نیاز خود را در طی بازه زمانی مشخصی تامین کند، موفق تلقی شده، در غیر این صورت از حلقه تامین سرمایه خارج شده و سرمایه مشارکتکنندگان به آنها برگشت داده میشود.
این سیاست متقاضیان تامین مالی را به سمتی سوق میدهد که حداقل سرمایهای را اعلام کنند که با دریافت آن طرحشان عملی میشود. همچنین اگر حامیان فعلی ببینند که طرح مناسبی به دلیل عدم حمایت کامل دارد به انتهای زمان تعیین شده نزدیک شده و از دور خارج میشود، با توجیه دیگر حامیان و جذب حمایت آنها سعی میکنند از این امر جلوگیری کنند. نقطه مقابل این سیاست، تامین مالی «شناور» است. در این حالت، هر مقداری از سرمایه مورد نیاز که تامین شود، به مجری تحویل داده میشود
طبقه بندی تامین مالی جمعی به پنج دسته زیر تقسیم میشود که سرمایهگذاران برای مشارکتشان دریافت میکنند:
اهدا محور
پاداش محور
قرض محور
سهام محور
مدل جمعی ترکیبی
مدل مبتنی بر اهدا:
در این مدل نیز صاحبان ایده برای تامین مالی و جذب سرمایه، مبالغ جزیی را از انبوه سرمایهگذاران در قالب یک کمپین جمعآوری مینمایند. تفاوت این مدل با مدل مبتنی بر پاداش این است که آیتم یا خدمتی به عنوان پاداش از سوی صاحبان ایده یا کسبوکار به حامیان داده نمیشود و حامیان معمولا به دلایل علاقه شخصی یا بشردوستانه در پروژهها شرکت میکنند.
تامین مالی جمعی مبتنی بر کمک مالی حالتی است که در آن، افراد در ازای مبلغی که به یک کمپین، شرکت یا فرد پرداخت میکنند، هیچ چشمداشتی ندارند. پروژههای خیریه یا کمپینهای اجتماعی (برای مثال، حمایت از محیط زیست) در این دستهبندی قرار میگیرند. در برخی مقالات به این دستهبندی وامدهی اجتماعی هم گفتهه میشود. از مشهورترین پلتفرمهایی که بر اساس این مدل شکل گرفتهاند، میتوان به گلوبال گیوینگ اشاره کرد.
مدل مبتنی بر پاداش:
در این مدل صاحبان ایده برای تامین مالی و جذب سرمایه، مبالغ جزئی را از انبوه سرمایهگذاران در قالب یک کمپین جمعآوری میکنند. در مدل مبتنی بر پاداش سرمایهگذاران و حامیان پروژه مورد نظر، سهامدار نمیگردند و تنها به عنوان پاداش نسخهای ازمحصول یا خدمت ارائه شده را به رایگان دریافت مینمایند. پاداشها به نسبت کمکهای مالی متفاوت است تا مشارکت بیشتر را تشویق کند.
این فرم از جمعآوری پول یا تامین سرمایه، به صاحبان ایده اجازه میدهد تا ایده یا کسبوکار خود را با وجود سفارشاتی که در حال حاضر بر روی خدمت یا محصول ارائه شده در کمپین وجود دارد، راهاندازی کنند. این روش به صاحبان ایده فرصت میدهد تا مخاطبان را قبل از عرضه محصول در بازار آگاه و جمعآوری کنند.
در این روش، سرمایه جذب شده باز گرداننده نمیشود و تنها محصول یا خدمت وعده داده شده در کمپین (پاداش) به حامیان ارائه میشود. این مدل برای محصولات و خدماتی مناسب است که یا نوآورانه هستند یا به سطح بالایی از آگاهی و توجه مصرفکنندگان نیازمندند.
مدل مبتنی بر پاداش، مشهورترین مدل تامین مالی جمعی است که مهمترین پلتفرمهای ارائه دهندۀ آن کیکاستارتر و ایندیگوگو هستند.
مدل مبتنی بر وام دهی:
در این روش، کارآفرینان و وامگیرندگان میتوانند سرمایۀ خود را از طریق وام جمعآوری کنند و مبلغ وام را در یک بازۀ مشخص و با نرخ بهره تعیین شده به وامدهندگان پرداخت نمایند. مدل مبتنی بر وامدهی، یک جایگزین مستقیم برای یک وام بانکی است. با این تفاوت که به جای وام گرفتن از یک منبع مشخص (بانک)، شرکتها میتوانند از دهها و گاهی صدها نفر از افرادی که تمایل به دادن وام به متقاضیان دارند، پول قرض بگیرند.
پلتفرمهای کرادفاندینگ در این روش وامدهندهها را به وامگیرندهها متصل میکنند و نرخهای متفاوتی را بر اساس میزان مبلغ وام و بهره پیشنهاد میدهند. وامگیرندگان پس از بررسی پیشنهادات، وام را با کمترین نرخ بهره میپذیرند. به بیان دیگر پلتفرمهای وامدهی وظیفه مطابقت وامدهندگان با وامگیرندگان را دارند.
یکی از مزایای این روش انعطافپذیری بیشتر متناسب با نرخ بهره است. اگر یک ایده یا کسبوکار محبوب باشد، وامدهندگان ممکن است با یکدیگر به رقابت بپردازند تا وام خود را با نرخ بهره بهتری ارائه دهند، چون اعتماد بیشتری به آن ایده یا کسب و کار دارند. به این روش در برخی از منابع، مدل مبتنی بر بدهی هم گفته میشود. مدل مبتنی بر وام خود شامل دو مدل وامدهی فرد به فرد(P2P) و وامدهی فرد به سازمان است.
از اولین پلتفرمهای وامدهی فرد به فرد میتوان به زوپا و از برترین مدلهای وامدهی فرد به سازمان میتوان به فاندینگ سیرکل اشاره کرد.
مدل مبتنی بر سهام:
در این روش، صاحب ایده یا کسبوکار در برابر سرمایهگذاری حامیان و سرمایهگذاران به آنها سهام ارائه میدهد. به بیان دیگر حامیان با حمایت از کسبوکار در تامین سرمایه، سهامدار میشوند. این کمکها نوعی سرمایه گذاری است که در آن شرکت کنندگان بر اساس میزان سرمایهای که به میان میگذارند، سهمی را دریافت میکنند. یکی از مزایای این روش برای کسبوکارها این است که صاحبان سهام در ارتباط با قیمت و نحوه توزیع آن تصمیمگیری میکنند.
تامین مالی جمعی مبتنی بر سهام یکی از انواع کرادفاندینگ است که محبوبیت آن رو به رشد است، بهطوریکه شرکتها از این طریق میتوانند بدون نیاز به شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC)، تامین مالی شوند. در ایران بازار بورس و اوراق بهادار مقررات مربوطه به این مدل تامین مالی را تنظیم کرده است. در چارچوبهای تامین مالی جمعی مبتنی بر سهام، سرمایهگذاران به طرح برنامه پروژه سازندگان توجه میکنند
تصویب قانون جابز آمریکا در سال ۲۰۱۲، منجر به رشد چشمگیر تامین مالی جمعی به ویژه مدل تامین مالی جمعی مبتنی بر سهام شد. این قانون در راستای جمعآوری آزادانه و بهبود دسترسی به سرمایه جهت راهاندازی و کارآفرینی از طریق یک مکانیزم آنلاین به منظور فروش اوراق بهادار یا سهام به سرمایهگذاران عمومی به امضا رسید. به موجب این قانون، ارائهدهنده پلتفرم آنلاین جهت تامین مالی جمعی، نیازمند مجوز کارگزاری است. در حالی که سرمایهگذاران معاف از ثبتنام در کمیسیون اوراق بهادار هستند.
بازار اولیه سهام و مفهوم آن چیست؟
مدل جمعی ترکیبی:
سرمایهگذاری جمعی ترکیبی، مخلوطی از مدلهای سرمایهگذاری جمعی(کرادفاندینگ) متفاوت است. استفاده از این مدل میتواند هم برای کارفرمایان و هم برای سرمایهگذاران جمعی سود داشته باشد.
مثلاً اگر کارفرما از ترکیب سرمایهگذاریهای جمعی جایزهای و وام استفاده کند، بازپرداخت سرمایهگذار به هر دو شکل مادی و غیرمادّی ممکن خواهد بود. این میتواند جایگزین خوبی برای بسیاری از سرمایهگذاران جمعی، بسته به انگیزهی اولیهی آنها برای سرمایهگذاری باشد (مثلاً اگر آنها هم بخواهند محصولی را مصرف کنند، و هم تمایل به دریافت بازگشت مالی داشته باشند.) این کار اجازه میدهد کارفرما، شیوهی مطلوب جذب بودجه را برای خودش تدارک ببیند.
سرمایهگذاری جمعی ترکیبی، انعطافپذیری لازم را برای هر دو طرف سرمایهگذار و کارفرما فراهم میسازد؛ اما این مدل در حال حاضر فقط بخش کوچکی از حجم کلی سرمایهگذاری جمعی را تشکیل میدهد.
نکته جالب:
جالب ترین چیز در مورد سرمایه گذاری جمعی اینه که شما با یه تیر دو نشون می زنید ، درواقع هم یه راه ارزونه که سرمایه جور کنید هم بازاریابی می کنه براتون. بعلاوه بازخورد مصرف کننده های بالقوه تون رو هم می تونید داشته باشید. یکی از دغدغه های صاحبین کسب و کار همین باز خورده که تو این روش میشه تا حدودی بهش پاسخ داد.
ادامه دارد…
از مقاله قبلی دیدن کنید:عرضه اولیه سکه یا همان ICO چیست و چه ویژگی هایی دارد؟